مدت عمر و حکومت امام زمان بعد از ظهور و تعيين کسي که غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده مي گيرد

 

مدت عمر و حکومت امام زمان بعد از ظهور و تعيين کسي که غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده مي گيرد

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات

1- جابر جعفي مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض کردم: «قائم پس از ظهور چه‏ مدت زنده است؟» فرمود: «نوزده سال»... [1] .

2- جابر جعفي در حديث ديگري مي گويد: به امام باقر عليه السلام عرض کردم: «قائم در دوره‏ي ظهور تا قبل از مرگ چه مدت عمر مي کند؟» امام عليه السلام فرمود: «از زمان قيام تا مرگش نوزده سال»... [2] .

3- علي بن عمر از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم از نسل من، به اندازه‏ي ابراهيم خليل الرحمان عمر مي کند، در بين مردم قيام مي کند در حالي که هشتاد ساله است و چهل سال در ميان آنها زندگي مي کند، زمين را همان طور که از ستم و بيداد پر شده است از عدل و داد سرشار مي سازد.» [3] .

4- در سوالي که مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام پرسيده آمده است: «مولاي من!مدت عمر آن حضرت (مهدي) عليه السلام و حکومتش چقدر است؟» امام عليه السلام فرمود: «خداوند فرموده است: (فمنهم شقي و سعيد فأما الذين شقوا ففي النار لهم فيها زفير و شهيق خالدين فيها مادامت السموات و الأرض الا ماشاء ربک ان ربک فعال لما يريد و أما الذين سعدوا ففي الجنة خالدين فيها ما دامت السموات و الأرض الا ما شاء ربک عطاء غير مجذوذ) [4]  و مجذوذ به معني مقطوع و بريده است، يعني عطايي که قطع شدني نيست بلکه دائمي است و حکومتي که از بين نمي رود و امري که جز به اختيار و اراده و مشيت پروردگار، باطل شدني نيست و از اين اراده و مشيت جز خود او کسي باخبر نيست، سپس قيامت مي آيد و آنچه خداوند در کتابش در شرح آن فرموده است.» [5] .

5- ابوالجارود از امام باقر عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم سيصد و نه سال‏ حکومت مي کند، همان طور که اصحاب کهف در غارشان سيصد و نه سال درنگ کردند، او زمين را همان طور که از ستم و بيداد پرشده است از عدل و داد، سرشار مي نمايد.» [6] .

6- زيد بن وهب جهنمي از امام حسن عليه السلام از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «...در بين شرق و غرب عالم چهل سال حکومت مي کند، خوشا به حال کسي که روزگارش را دريابد و سخنش را بشنود...» [7] .

7- ابن ابي يعفور از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم، نوزده سال حکومت مي کند.» [8] .

8- عبدالکريم خثعمي مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض کردم: «قائم چه مدت حاکم خواهد بود؟» فرمود: «هفت سال، روزها و شبها برايش طولاني مي شود تا اينکه يک سال برابر ده سال معمولي مي شود...» [9] .

9- عبدالله بن قاسم بطل درباره‏ي آيه‏ي (ثم رددنا لکم الکرة عليهم)، [10]  از قول امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «آيه به خروج امام حسين عليه السلام در ميان هفتاد تن از يارانش مربوط مي شود» تا اينکه فرمود: «وقتي دلهاي مؤمنان به شناخت قطعي رسيد که آن حضرت، امام حسين عليه السلام است، آنگاه مرگ حضرت حجت فرا مي رسد و امام حسين عليه السلام، او را غسل مي دهد، کفن و حنوط مي کند و دفن مي نمايد، و اين امور مربوط به وحي از جز وحي کسي ديگري عهده دار نيست.» [11] .

10- در حديث ديگري از امام صادق عليه السلام آمده است: «حسين عليه السلام، در ميان يارانش که با او کشته شدند و در حالي که هفتاد پيامبر، همان طور که با موسي بن عمران بودند، با او هستند مي آيد، قائم عليه السلام، انگشتر - يا مهر- را به او مي سپارد و حسين عليه السلام همان کسي است که آن حضرت را غسل مي کند، کفن مي پوشاند، حنوط مي کند و در قبر مي گذارد.» [12] .

 

گفتار ما

اين روايات از طول عمر آن حضرت «پس از ظهورش، خبر مي دهد، لکن چنانکه پيداست، مدت عمر آن حضرت را مختلف بيان کرده اند که شايد بتوان به اين صورت، بين روايات، جمع و توافق ايجاد نمود:

مقصود از زمان در بعضي از روايات، همان چيزي است که در روايت دوم و نيز روايت چهارم از فصل نوزدهم همين باب آمده است که مي گويند: «خداوند به فلک فرمان مي دهد که گردش زمانش را کند کند تا اينکه يک روز، معادل ده روز، يک ماه معادل ده ماه، و يک سال برابر ده سال مي شود.» و «يک سال در زمان او برابر ده سال است.» و در بعضي از روايات ديگر مقصود، همان وقت و زمان عادي و رايج در بين ماست.

شايد بعضي از روايات در صدد بيان طول دوران زندگي ايشان تا زمان فوت باشد و بعضي ديگر درصدد بيان دوران حکومت آن حضرت و حکومت امامان معصوم عليهم السلام بعد از رجعت باشد، زيرا که دوره‏ي رجعت هم جزء حکومت و ادامه‏ي آن حساب مي شود. و نيز ممکن است رواياتي که طول دوران زندگي يا حکومت ايشان را ذکر کرده است، به دوره‏ي رجعت ايشان بعد از مرگ، مربوط باشد.- البته علم واقعي نزد خداست-.

در فصل ششم از باب چهارم نيز رواياتي ذکر خواهد شد که به مدت عمر پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام، بعد از رجعت، اشاره مي نمايد.

اما درباره‏ي مرگ عادي حضرت حجت - عجل الله تعالي فرجه - يا کشته شدن ايشان، ظاهرا با توجه به دو روايت آخر در همين فصل بايد گفت که ايشان به مرگ عادي از دنيا مي روند.

 

پي نوشته ها :

[1] بحارالانوار، ج 53، ص 100، روايت 121.

[2] بحارالانوار، ج 53، ص 100، روايت 122.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 574، روايت 722.

[4] هود: 105 و 108- بعضي از مردم بدبخت و برخي خوشبخت هستند، اما بدبختها براي هميشه تا آسمان و زمين باقي است با آه و ناله در دوزخند مگر اينکه اراده‏ي خدا چيز ديگري باشد و خدا هرچه بخواهد مي کند و اما آنها که خوشبخت هستند براي هميشه، تا آسمان و زمين باقي است در بهشتند مگر اينکه اراده‏ي خدا چيز ديگري باشد و بخشش و دهش او قطع ناشدني است.

[5] بحارالانوار، ج 53، ص 34، روايت 1.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 516، روايت 372.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 524، روايت 414.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 547، روايت 542.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 528، روايت 439.

[10] اسراء: 6- آن گاه، نوبتي ديگر شما را بر آنها غالب کنيم.

[11] بحارالانوار، ج 53، ص 93، روايت 103.

[12] بحارالانوار، ج 53، ص 103، از روايت 130.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , مدت عمر و حکومت امام زمان , کسی که غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده میگیرد , مدت عمر امام زمان , مدت حکومت امام زمان , کفن و دفن امام زمان , مدت عمر و حکومت امام زمان بعد از ظهور و تعيين کسي که غسل و کفن و دفن آن حضرت را به عهده مي گيرد , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 25 آبان 1394
نزول حضرت عيسي براي ياري قائم آل محمد و اقتدا به آن حضرت‏

نزول حضرت عيسي براي ياري قائم آل محمد و اقتدا به آن حضرت‏

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- معمر بن راشد از امام صادق عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي کند که فرمود: «مهدي از نسل من است، وقتي خروج کند عيسي بن مريم براي ياريش فرود مي آيد، او را پيش رو قرار داده و پشت سرش اقتدا مي کند.» [1] .

2- ابوبصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «آنچه از سنتهاي الهي در مورد غيبتهاي آنان جريان پيدا کرده است درباره‏ي قائم ما اهل بيت نيز جاري مي‏شود... سپس خداوند عزوجل او را ظاهر مي‏کند و شرق و غرب عالم را به دست او فتح مي‏نمايد، عيسي بن مريم روح الله نازل مي‏شود و پشت سر او نماز مي‏خواند...» [2] .

3- جابر بن عبدالله انصاري از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «...مهدي از نسل من است، بين رکن و مقام ظهور مي کند، پيراهن ابراهيم و رداي اسماعيل را به تن و نعلين شيث را به پا دارد و دليل اين مطلب، فرمايش پيامبر است که فرمود: عيسي بن مريم، از آسمان فرود مي آيد و همراه من مهدي من است، وقتي ظهور کرد او را بشناسيد.»...سپس عيسي مي ميرد و مهدي منتظر از آل محمد باقي مي ماند.» [3] .

4- در روايت مرفوعه جعفر بن محمد فزاري از امام باقر عليه السلام آمده است: «اي خيثمه! زماني خواهد آمد که مردم از خدا و توحيد، شناختي نداشته باشند، تا اينکه دجال خروج کند و عيسي بن مريم از آسمان فرود آيد و خداوند به دست او دجال را بکشد، مردي از اهل بيت من پيشاپيش مردم نماز گزارد، آن موقع عيسي پشت سر ما نماز مي خواند و اگرچه او پيامبر است اما ما از او برتر هستيم.» [4] .

5- شهر بن حوشب مي گويد: حجاج به من گفت: «آيه اي در قرآن هست که مرا عاجز کرده است.» گفتم: اي امير! آن کدام آيه است؟ حجاج گفت: (و ان من أهل الکتاب الا ليومنن به قبل موته)، [5]  به خدا قسم من دستور مي دهم که يهودي و نصراني را بکشند، وقتي آنها گردن زده مي شوند با دقت به آنها مي نگرم نمي بينم لبهايشان تکان بخورد- و شهادتين بگويند- تا اينکه خاموش مي شوند.» گفتم: «خدا امير را سلامت بدارد، تاويل اين آيه اين طور نيست.» حجاج گفت: تأويل آيه چيست؟ گفتم: «عيسي عليه السلام قبل از روز قيامت به دنيا فرود مي آيد و هيچيک از يهوديان و مسيحيان باقي نمي ماند مگر اينکه قبل از مرگش به او ايمان مي آورد، و پشت سر حضرت مهدي نماز مي خواند.» حجاج گفت: «واي بر تو!! از کجا چنين تأويلي آوردي؟» گفتم: «محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب عليهم السلام اين را به من فرمود.» حجاج گفت: «به خدا قسم از سرچشمه اي زلال، آن را گرفته اي.» [6] .

 

گفتار ما

عباراتي که گواه آن است که عيسي عليه السلام پشت سر مهدي - عجل الله تعالي فرجه - نماز مي خواند، در روايات زياد است، و شايد - البته خدا مي داند- علت اصرار و تأکيد امامان معصوم عليهم السلام بر اين مطلب، اين باشد که چون پيروان عيسي عليه السلام که جمعيت زيادي از اهل زمين را هم تشکيل مي دهند، گمان مي کنند که عيسي عليه السلام، آخرين پيامبر است و نمرده است، ظهور خواهد کرد و زمين را از فساد پاک خواهد نمود و اوست که بشر را از فساد و تباهي و ظلم و آلودگيهاي ديگر نجات خواهد داد، و اين بيانات به منظور نفي اين خيال و باطل اعلام نمودن آن است، چنانکه در روايات چهارم و پنجم هم به اين مطلب اشاره شده است.

دقت در زواياي اين روايات نشان مي دهد که مقصود روايات، همان چيزي است که ما بيان نموديم نه اينکه مقصود آنها، بيان اصل رجعت حضرت عيسي - علي نبينا و آله و عليه السلام - باشد.

اما نزول و فرود آمدن حضرت عيسي عليه السلام به يکي از دو معني است:

الف - اگر مقصود از آيه‏ي (بل رفعه الله اليه) [7]  اين باشد که خداوند او را به آسمانها بالا برد، در نزول و فرودش اشکالي نيست و همان معناي اصلي نزول و فرود آمدن را خواهد داشت.

ب - اگر مقصود از آيه، ميراندن آن حضرت و قبض روحش باشد، نزول به معني بازگشت روح مبارکش به بدن و حضورش در کنار قائم عليه السلام خواهد بود. [8] .

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 495، روايت 255.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 473، روايت 152.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 587، روايت 804.

[4] بحارالانوار، ج 14، ص 348، روايت 10.

[5] نساء: 159- هيچيک از اهل کتاب باقي نمي‏ماند مگر اينکه قبل از مرگ به او ايمان مي آورد.

[6] بحارالانوار، ج 14، ص 349، روايت 13.

[7] نساء: 158- خداوند او را به سوي خود بر کشيد.

[8] براي تحقيق پيرامون اين آيه و احتمالات آن به الميزان، ج 5، ص 133 مراجعه شود.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , نزول حضرت عيسي براي ياري قائم آل محمد و اقتدا به آن حضرت‏ , حضرت عیسی , کمک حضرت عیسی به امام زمان , حضرت عیسی و امام زمان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 21 آبان 1394
حال مؤمنان (زنده و مرده) و فرشتگان و وظايف مؤمن در زمان ظهور حضرت حجت

حال مؤمنان (زنده و مرده) و فرشتگان و وظايف مؤمن در زمان ظهور حضرت حجت

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات

1- ابي الجارود از امام باقر عليه السلام از پدرش از جدش عليهم السلام نقل مي کند: اميرالمؤمنين عليه السلام روي منبر فرمود: «در آخر الزمان مردي از نسل من ظهور مي کند... هرگاه پرچمش به اهتزار در آيد شرق و غرب عالم برايش روشن شود، دستش را بر بندگان خدا مي نهد و دل هر مؤمني از پاره هاي آهن محکمتر مي شود و نيرويي برابر چهل نفر پيدا مي کند؛ شادي، دل و قبر هر مرده‏اي را پر مي کند و مردگان در گورها يکديگر را ديدار مي کنند و به قيام قائم، بشارت مي دهند.» [1] .

2- ابوالربيع شامي مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: «وقتي قائم ما قيام کند خداوند شنوايي و بينايي شيعيان ما را وسعت دهد به طوري که بين آنها و قائم واسطه و پيکي نباشد، آن حضرت با ايشان صحبت مي کند و آنها مي شنوند و در همان جايي که هست، آن حضرت را مي بينند.» [2] .

3- در حديث ابو وائل از اميرالمؤمنين عليه السلام آمده است: «...از خروج او، يعني قائم عليه السلام، اهل آسمانها و ساکنان آنها مسرور مي شوند، زمين را همان گونه که از ستم و بيداد پر شده است از عدل و داد سرشار مي سازد.» [3] .

4- بريد عجلي از امام باقر نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند، دو نفر بر مرکبي سوارند، يکي دست در جيب ديگري مي کند و به قدر حاجتش از آن بر مي دارد و او از اين کار مانع نمي شود.» [4] .

5- جابر از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «دل شيعيان ما را ترس از دشمنانمان فرا گرفته است، وقتي نوبت امر ما برسد و مهدي ما خروج کند، هر يک از شيعيان ما از شير شجاعتر و از نيزه براتر و کاري تر خواهد شد، دشمن ما را زير پايش له مي کند و با دو دستش او را مي کشد. [5] .

6- محمد بن احمد فتال در روضه الواعظين از امام زين العابدين عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم ما قيام کند خداوند مرض و بيماري را از شيعه ما دور مي کندو دلهايشان را چون پاره‏ي آهن مي گرداند...» [6] .

7- محمد بن فضيل از امام رضا عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند خداوند به فرشتگان دستور مي دهد که بر مؤمنين سلام کنند و در مجالسشان با آنها همنشين باشند...» [7] .

8- مفضل از امام صادق عليه السلام روايت مي‏کند: وقتي قائم قيام کند، مؤمن پرنده را از هوا به زير مي طلبد، آن را مي کشد، کباب مي کند و گوشتش را مي خورد...» [8] .

9- مفضل از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند، خداوند، آزاردهندگان مؤمنين هر زماني را، به همان صورتي که بوده اند و در بين آنها زندگي مي کرده اند، بر مي گرداند تا مؤمنان از آنها انتقام بگيرند.» [9] .

10- ابن مسکان مي‏گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: در زمان قائم، مؤمن در مشرق است برادرش را که در مغرب است مي بيند و آنکه در مغرب است، برادرش را در شرق مي بيند.» [10] .

11- عبدالعظيم حسني از امام جواد عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «قائم ما، مهدي است که در زمان غيبت بايد انتظارش را کشيد و در زمان ظهور بايد از او اطاعت کرد...» [11] .

12- اسحاق بن عمار مي‏گويد: «در خدمت امام صادق عليه السلام بودم، از مواسات و همراهي و همدردي انسان با برادرش، صحبت فرمود تا اينکه فرمود: «اين مربوط به وقتي است که قائم قيام کند که بر مؤمنين واجب است به برادرانشان رسيدگي، احتياجات آنها را بر آورده و ايشان را تقويت نمايند.» [12] .

 

گفتار ما

رواياتي که در اين زمينه وارد شده و بيانگر ويژگيهاي ياران حضرت مهدي و فضيلتهاي آنهاست، بسيار زياد است، که در فصلهاي پيشين بعضي از آنها ذکر شد و در اينجا نيز به ذکر تعدادي از آنها بسنده کرديم.

ظاهرا اين طور است که دستيابي به اين کمالات، ويژه‏ي اصحاب و ياران خاص آن حضرت نيست، بلکه براي تمام مؤمنين قابل دسترسي است.

اينکه در حديث اول فرمود: «دستش را بر سر بندگان خدا مي نهد و هيچ مؤمني باقي نمي ماند مگر اينکه دلش مانند پاره آهن مي شود.» و در حديث نوزدهم از فصل هفدهم فرمود: «خداوند دست عنايتش را بر سر بندگان مي کشد و عقل آنها زياد شده فهمشان بالا مي گيرد»هر دو به روشني دلالت مي کنند بر اينکه گذاشتن دست مبارکش بر سر بندگان سبب کسب فضيلتهاي والا و کمالات بلند نفساني‏ است؛و کمالات وعده داده شده در حديث قرب نوافل [13]  همان طور که با رياضتهاي شرعي و مبارزه با نفس و مجاهده معنوي قابل دسترسي است، از طريق توجه و عنايت اولياء الهي و بندگان برگزيده اش نيز بدست آمدني است، و بلکه آنچه از اين راه دوم به دست آيد کاملتر و از آلودگيهاي پالوده تر است.

اما اينکه فرشتگان و ساکنان آسمانها و مردگان از ظهور امام عليه السلام خوشحال مي شوند به خاطر اين است که کفر و ستم و بيداد و گناه از ابتداي خلقت آنها را آزار داده و اندوهگين مي نموده است و وقتي مي بينند که ظهور امام عليه السلام با مرگ باطل و زنده شدن حق و خاموش شدن آتش کفر و شرک و گسترش ايمان و توحيد همراه است خوشحال مي شوند، و بلکه مي توان گفت به اين خاطر، همه چيز در آسمان و زمين از ظهور آن حضرت مسرور مي شوند.

علاوه بر اين مطالب، چون امام عليه السلام واسطه‏ي نزول فيض پروردگار بر تمام موجودات عالم هستي است و اراده‏ي پروردگار در اصل وجود اشياء و کم و کيف و ديگر وجوه عنايات الهي به موجودات از طريق امام محقق مي شود، [14]  بنابراين بين امام و ساير موجودات رابطه اي معنوي برقرار است که وقتي امام به مصيبت و اندوهي مبتلا شود آنها اندوهگين و هر گاه مسرور باشد آنها مسرور مي شوند. البته اين مطلب به شواهد زيادي از روايات مستند است که اينجا محل ذکر آنها نيست.

 

پي نوشته ها :

[1] بحارالانوار، ج 51، ص 35، روايت 4.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 450، روايت 59.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 505، روايت 308.

[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 557، روايت 605.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 557، روايت 606.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 559، روايت 662.

[7] اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 703.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 706.

[9] اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 708.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 584، روايت 789.

[11] اثبات الهداة، ج 3، ص 478، روايت 174.

[12] اثبات الهداة، ج 3، ص 495، روايت 254.

[13] اصول کافي، ج 2، ص 352، روايت 7- حماد بن بشير مي گويد: از حضرت امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمود: پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: خداي عزوجل مي فرمايد: هر که دوستي از دوستان مرا خوار و خفيف کند قطعا براي جنگ با من کمين کرده است و هيچ بنده‏اي به واسطه‏ي چيزي به من تقرب نجويد که آن چيز نزد من از آنچه بر او واجب کرده ام محبوبتر باشد، او به واسطه‏ي نوافل و مستحبات تا جايي به من نزديک مي شود که او را دوست بدارم و وقتي او را دوست بدارم گوش او مي شوم، همان گوشي که با آن مي شنود و چشم او مي شوم که با آن مي بيند و زبان او مي شوم که با آن سخن مي گويد و دست او مي شوم که با آن اظهار قدرت کند و اگر مرا بخواند اجابتش کنم و هر چه بخواهد به او بدهم و من در هيچ کاري مانند مرگ مؤمن ترديد نکرده ام زيرا او مرگ را ناخوش دارد و من ناخوش بودن او را ناخوش دارم.

[14] کامل الزيارات، ص 200، زيارت 2- «ارادة الرب في مقادير أموره تهبط اليکم و تصدر من بيوتکم و الصادق[الصادر]عما فصل من أحکام العباد».



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , حال مومنان و فرشتگان و در زمان ظهور , وظایف مومنان در زمان ظهور , حال مومنان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 19 آبان 1394
روش و سيره امام مهدي بعد از ظهور و مقايسه آن با صدر اسلام و دوره ‏ي غيبت‏

روش و سيره امام مهدي بعد از ظهور و مقايسه آن با صدر اسلام و دوره ‏ي غيبت‏

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- ابو خديجه مي گويد: از امام صادق عليه السلام درباره‏ي قائم سوال شد. امام فرمود: همه‏ي ما يکي پس از ديگري قائم به امر خدا هستيم تا اينکه صاحب شمشير بيايد، وقتي صاحب شمشير بيايد به امري غير از امر سابق قيام مي کند.» [1] .

2- محمد بن مسلم مي گويد: از امام باقر عليه السلام پرسيدم که سيره و روش عمل امام قائم عليه السلام در بين مردم چگونه است؟ امام عليه السلام فرمود: «به همان‏ سيره پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم عمل مي کند تا اسلام پيروز شود.» عرض کردم: سيره‏ي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم چه بود؟ فرمود: آنچه در جاهليت بود باطل و منسوخ کرد و مردم را به عدالت دعوت کرد، قائم نيز چنين مي کند، آنچه در دوره‏ي آرامش و صلح زمان غيبت رايج بوده باطل مي کند و آنها را به عدل دعوت مي‏نمايد.» [2] .

3- عبدالله بن فضل هاشمي از امام صادق عليه السلام از پدرش ازجدش رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي‏کند که فرمود: «قائم از نسل من است...مردم را بر دين و آيين من بپا دارد و آنها را به کتاب خدا دعوت مي کند، هر که از او اطاعت کند از من اطاعت کرده و هر کس از او سرپيچي کند از من سرپيچي کرده است...» [3] .

4- عبدالله بن زراره از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «شما بايد مطيع ما باشيد و امور دين و حکومت را به ما واگذاريد و منتظر امر ما و خودتان و فرج ما و فرج خودتان باشيد، وقتي قائم ما قيام کند و سخنگوي ما سخن بگويد، قرآن و احکام دين را همانگونه که بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نازل شده است از نو به شما مي آموزد، در آن روز حتي روشن بينان شما به شدت اهل انکار هستند، شما جز وقتي شمشير بر گردنهايتان مسلط باشد به دين خدا پايبند نخواهيد بود، بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم خداوند سنت پيشينيان را بر مردم مسلط کرد و آنها در دين خدا تغيير و تبديل و کم و زياد ايجاد نمودند و امروز هيچ چيزي وجود ندارد مگر اينکه از مسير وحي منحرف شده است، خدا رحمتت کند، وقتي فرا خوانده شدي به آنجا که رشد داده مي شوي رو کن تا کسي که دين خدا را از نو برايتان مي آورد بيايد.» [4] .

5- ابو بصير مي گويد: امام باقر عليه السلام فرمود: «قائم کتابي جديد، امري جديد و حکمي جديد مي آورد و بر عرب سخت مي گيرد...» [5] .

6- فضيل بن يسار مي گويد: شنيدم امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «وقتي قائم ما قيام کند بيش از آنچه که پيامبر با جهل و ناداني جاهليت روبرو شد، با جهل و ناداني مردم روبرو خواهد شد.» عرض کردم: «چگونه چنين است؟» فرمود: «وقتي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم به سوي مردم آمد، آنها سنگ و صخره و چوب و مجسمه هاي چوبي را مي پرستيدند و هنگامي که قائم که قائم ما قيام کند، مردم کتاب خدا را براي او تاويل مي کنند و با استدلال به آن در برابر امام مي ايستند.» سپس فرمود: «بدانيد، همان طور که سرما و گرما به داخل خانه هايشان نفوذ مي کند، عدالت او به درون خانه هايشان راه خواهد يافت.» [6] .

7- ابي‏الجارود در مورد آيه‏ي (ألذين ان مکناهم في الأرض أقاموا الصلوة و اتوا الزکاة) [7]  از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «اين آيه از آن آل محمد، مهدي‏ و يارانش است، خداوند شرق و غرب زمين را به تصرف آنها در مي آورد، به واسطه‏ي او دين را غالب مي کند و همان طور که جهل و ناداني، حق را نابود کرده است، خداوند بدعت و باطل را به دست او و يارانش مي ميراند به طوري که رد و نشاني از ستم ديده نمي شود، آنها امر به معروف و نهي از منکر مي کنند و سرانجام نيک از آن خدا و خدا پرستان است.» [8] .

8- ابو بصير درباره آيه‏ي (قل أرأيتم ان أصبح ماوکم غورا) [9]  از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «اگر امامتان پنهان شود چه کسي امامي آشکار براي شما خواهد آورد که از اخبار آسمان و زمين و حلال و حرام خدا، شما را مطلع کند؟» [10] .

9- جابر مي گويد:امام باقر عليه السلام فرمود: «به خدا قسم دنيا به آخر نمي رسد تا اينکه خداوند مردي از ما اهل بيت را بر انگيزد که به کتاب خدا عمل مي کند و هيچ منکري رانمي يابد مگر اينکه او را زشت مي شمارد. [11] .

10- ابو بصير از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «وقتي قائم قيام کند مسجد الحرام و مسجد پيامبر و مسجد کوفه را پي مي کند - و از نو بنا مي کند-...» [12] .

11- در نامه اي که حسن بن طريف از امام عسکري عليه السلام دريافت کرده آمده است: «...در مورد قائم سوال کردي و اينکه وقتي بين مردم داوري کند مثل حضرت داود به علم خودش قضاوت مي کند و شاهد و دليل نمي خواهد...» [13] .

12- صالح هروي مي گويد: به امام رضا عليه السلام عرض کردم: «يا بن رسول الله درباره‏ي حديثي که از امام صادق عليه السلام نقل شده که وقتي قائم خروج کند فرزندان قاتلان امام‏ حسين عليه السلام را مي کشد، چه مي فرمائيد؟ آن حضرت فرمود: همين طور است، عرض کردم: پس معني آيه‏ي شريفه‏ي (ولا تزر وازرة وزر اخري) [14]  چه مي شود؟ فرمود: «تمام گفته هاي خداوند راست است اما نسل قاتلان حسين عليه السلام به آنچه پدرانشان کرده اند راضي هستند و به آن افتخار مي کنند و هر کس به چيزي راضي باشد مثل کسي است که آن را انجام داده است، و اگر کسي در شرق عالم کشته شود و در غرب دنيا کسي به قتل او راضي باشد در پيشگاه خداوند شريک قاتل خواهد بود و قائم عليه السلام که فرزندان قاتلان حسين عليه السلام را مي کشد به خاطر اين است که از کرده‏ي پدرانشان خشنود هستند؛ عرض کردم قائم شما از کجا و چطور شروع مي کند؟ فرمود: از بني شيبه شروع مي کند و دستهايشان را قطع مي نمايد چون آنها دزدان خانه خداي تعالي هستند.» [15] .

13- محمد بن سنان به نقل از مردي درباره‏ي آيه‏ي (ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا فلا يسرف في القتل) [16]  از قول امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «آن قائم آل محمد عليه السلام است که به خونخواهي حسين قيام مي کند و اگر همه‏ي اهل زمين را بکشد اسراف نکرده است، و اينکه خدا فرموده است: (فلا يسرف في القتل) يعني کاري انجام نمي دهد که اسراف باشد...» [17] .

14- فرات بن احنف از امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش از علي عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «بدانيد که به خدا سوگند، من و اين دو پسرم کشته مي شويم و خداوند در آخر الزمان مردي از نسل من بر مي انگيزد که خونخواهي ما را مي‏کند، به خاطر اينکه گمراهان از رهيافتگان مشخص شوند، از ديد مردم پنهان مي شود تا جائي که نادانان مي گويند: «خداوند - براي بر انگيختن امام غايب - به آل محمد نيازي ندارد.» [18] .

15- ابان بن تغلب مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «دو خون در اسلام وجود دارد که تا زماني که قائم اهل بيت قيام کند، کسي به حکم خدا در مورد آنها، حکم نمي کند، وقتي قائم برانگيخته شود بدون در خواست شاهد و دليل، به حکم خدا درباره‏ي آنها حکم خواهد کرد و آن دو عبارت است از: زناکار متأهل، که او را سنگسار مي کند و کسي که زکات نمي دهد که او را گردن مي زند.» [19] .

16- ابو بصير از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند وارد کوفه مي شود و دستور مي دهد چهار مسجد را از بنيان خراب کنند و آنها را به سايبانهايي شبيه عريش - سايبان - موسي تبديل مي کند...» [20] .

17- رفيد مولي ابن هبيره مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «اگر قائم را ديدي که به کسي صد هزار درهم و به ديگري فقط يک درهم داد به دلت ناگوار نيايد.» [21] .

18- مسعدة بن زياد از امام باقر از پدران بزرگوارش عليهم السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي کند که: «وقتي قائم ما قيام کند قطايع و حکومتهاي طايفه‏اي از بين خواهد رفت.» [22] .

19- مولي الشيبان از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم ما قيام کند، خداوند دست عنايتش را بر سر بندگان کشيده عقل آنها زياد شده و فهمشان بالا مي گيرد.» [23] .

20- ابو بصير از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم قيام کند به سمت کوفه رفته و چهار مسجد را در آن شهر ويران مي کند...و هيچ بدعتي را به حال خود رها نمي کند و آن را نابود مي سازد و هيچ سنتي نيست مگر اينکه آن را اقامه مي کند.» [24] .

21- ابان بن تغلب از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «وقتي قائم ما قيام کند به هر منطقه‏اي نماينده اي مي فرستد [25]  و به او مي گويد: «حکومت در اختيار توست به هر چه مصلحت مي بيني عمل کن.» [26] .

22- امام صادق عليه السلام فرمود: «تمام علم بيست و هفت حرف است و مجموع آنچه پيامبران آورده اند دو حرف است و مردم بيش از دو را درک نکرده‏اند، و وقتي قائم ما قيام کند بيست و پنج حرف ديگر را خارج مي کند و در بين مردم منتشر مي نمايد و دو حرف قبلي را به آن ضميمه مي کند تا بيست و هفت حرف را منتشر نمايد.» [27] .

 

گفتار ما

براي جمع بين روايات و بهره برداري از همه آنها، همان طور که از قسمتهايي از بعضي از روايات بر مي آيد، مي توان گفت امر و نهي و سيره‏ي عملي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در اجتماع، متناسب با اوضاع و احوال مردم بود و بر اساس «انا معاشر الأنبياء أمرنا أن نکلم الناس علي قدر عقولهم» [28]  با ايشان سخن مي گفت و امامان معصوم عليهم السلام نيز طبق همين سيره عمل مي فرمودند و همان طور که از حديث دوازدهم اين فصل فهميده مي شود آنها مامور نبودند که آن گونه که حضرت حجت عليه السلام عمل مي فرمايد، عمل کنند و ما نيز در عصر غيبت ماموريم که به آنچه از ظواهر کتاب و سنت به ما رسيده و فقها برايمان روشن کرده اند عمل نماييم.

و از آنجا که عقل مردم در دوره‏ي غيبت، به بالاترين مرتبه‏ي کمال خودش مي رسد ناگزير وقت آن است که احکام فطري الهي در حد کامل اجرا شود و عباراتي مثل «شما از روشن بينان هستيد، يا روشنبينان شما» در روايت چهارم و «فهمشان بالا مي گيرد» در روايت نوزدهم، بر همين مطلب دلالت دارند. و البته اين بدان معني نيست که حضرت حجت عليه السلام به غير از سيره‏ي پيامبر اکرم عليه السلام عمل مي نمايد و جمله‏ي «آنچه در دوره‏ي آرامش و صلح زمان غيبت رايج بوده باطل مي کند» که در روايت دوم آمد و نيز جمله‏ي «مردم را به عدل دعوت مي کند» در همان روايت، و جملاتي از اين قبيل، بر اين دلالت مي کنند که آن حضرت، عدل را در بالاترين مرتبه اش اجرا مي فرمايد.

حکم عدل، حکمي است که بي ترديد، با واقع امر و حقيقت و باطن هستي، موافق است، و واقع امر، همان موافقت با فطرت الهي انسان است که خداوند عزوجل فرموده است: (فطرت الله التي فطر الناس عليها، لا تبديل لخلق الله، ذلک الدين القيم و لکن أکثر الناس لا يعلمون) [29] .

با اين بيان مختصر معني عبارات احاديث روشن مي شود که از جمله‏ي آنهاست:

الف - «به امري غير از امر سابق قيام مي کند» در حديث اول‏

ب- «دين نو و تازه اي برايتان مي آورد.» در حديث چهارم‏

ج- «امر نو و حکم جديد» در حديث پنجم‏

د- «همه‏ي، کتاب خدا را براي او تأويل مي کنند و با استدلال به آن، در برابر امام مي ايستند.» در حديث ششم‏

ه- «به علم خودش حکم مي کند» در روايت يازدهم‏

و- «به حکم خدا، حکم مي کند»در روايت پانزدهم‏

ز- «به سيره‏ي پيامبر رفتار نمي کند» در حديث چهارم از فصل دوم‏

روايت بيست و دوم بهترين دليل براي بياني است که ذکر شد، زيرا اين روايت گواه بر اين مطلب است که براي هيچيک از پيامبران گذشته، راه نشر علوم فطري که‏ در سينه هايشان بود باز نشد، زيرا مردم قابليت نداشتند و شرايط مناسب نبود، اما در زمان حضرت حجت عليه السلام، چون مردم در درجات بالاي کمال فکري و عقلي هستند، آن حضرت مي تواند علوم فکري را منتشر کرده و عدل و دادي را که بر بشر آن علوم مترتب مي شود اقامه کند.

اما علت خراب شدن بعضي از مساجد به دست آن حضرت، اين است که در دين اسلام، مسجد محل عبادت خالصانه و خضوع و خشوع و در برابر خداوند و به مقتضاي فطرت انساني، زانو زدن در برابر قدرت لا يزال احدي است، بنابراين اگر مسجد از نظر شکل ساختمان و ويژگيهاي ديگرش به صورتي در آيد که از مکان چنين عبادتي خارج شود، امام عليه السلام آن را ويران مي کند و بر پايه‏اي که حق و شايسته ي آن است آن را مي سازد، و البته اين مطلب تنها يک احتمال است، و روايت شانزدهم، شاهد صحت آن است، و نيز ممکن است علت خراب کردن مسجد، بنا نشدن آن بر اصل تقوي باشد، چرا که طبق آيه شريفه قرآن (لمسجد أسس علي التقوي من أول يوم أحق أن تقوم فيه) [30]  براي حضور مسلمانان و اقامه‏ي نماز، شايسته تر است و يا احتمال ديگر اين است که با توجه به آيه‏ي (ما کان للمشرکين أن يعمروا مساجد الله شاهدين علي أنفسهم بالکفر...انما يعمر مساجد الله من آمن بالله و اليوم الآخر) [31]  مسجد برخلاف رضاي پروردگار به دست کفار و مشرکين ساخته و آباد شده است در حالي که چنين حقي نداشته‏اند، و فقط مؤمنان به خدا بايد متصدي ساختن و آباد کردن مساجد باشند. [32] .

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 448، روايت 47.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 454، روايت 76.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 482، روايت 19.

[4] اثبات الهداة، ج 3، ص 560، روايت 628.

[5] اثبات الهداة، ج 3، ص 540، روايت 502.

[6] اثبات الهداة، ج 3، ص 544، روايت 529.

[7] حج: 41- کساني که وقتي به آنان در زمين قدرت داديم، نماز را به پا مي دارند و زکات را ادا مي کنند.

[8] اثبات الهداة، ج 3، ص 563، روايت 641.

[9] ملک: 30- بگو اگر آبي که مي آشاميد- فرو رود- چه خواهيد کرد؟.

[10] اثبات الهداة، ج 3، ص 568، روايت 676.

[11] اثبات الهداة، ج 3، ص 588، روايت 805.

[12] اثبات الهداة، ج 3، ص 449، روايت 51.

[13] اثبات الهداة، ج 3، ص 403، روايت 15.

[14] انعام: 164، اسراء: 15 و فاطر: 18- هيچ باربري مسوول حمل بار مشخص ديگري نيست.

[15] اثبات الهداة، ج 3، ص 455، روايت 83.

[16] اسراء: 33- آنکه مظلوم کشته شده است براي ولي او حکومت و سلطنتي قرار داديم، پس در کشتار اسراف نکند.

[17] اثبات الهداة، ج 3، ص 530، روايت 454.

[18] اثبات الهداة، ج 3، ص 532، روايت 462.

[19] اثبات الهداة، ج 3، ص 493، روايت 243.

[20] اثبات الهداة، ج 3، ص 517، روايت 374.

[21] اثبات الهداة، ج 3، ص 521، روايت 401.

[22] اثبات الهداة، ج 3، ص 523، روايت 409.

[23] اثبات الهداة، ج 3، ص 495، روايت 253.

[24] اثبات الهداة، ج 3، ص 556، روايت 598.

[25] شايد مقصود از اين افراد، همان کساني باشند که در حديث ابي فاخته از آنها ياد شده است، به اثبات الهداة، ج 3، ص 496، روايت 259 مراجعه شود.

[26] اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 712.

[27] سفينة البحار، ج 2، ص 227، ماده‏ي علم.

[28] سفينةالبحار، ج 2، ص 214، ماده عقل.

[29] روم: 33- فطرت الهي که خداوند، مردم را بر آن آفريده و هيچ تبديلي در خلقت خدا راه ندارد، دين محکم و استوار همين است، اما بيشتر مردم از درک آن دورند.

[30] توبه: 108- مسجدي که از روز نخست بر تقوا بنا شده باشد براي حضور مسلمانان و اقامه‏ي نماز، شايسته تر است.

[31] توبه، 17 و 18- مؤمنان را نرسد که در حالي که خود گواه کفر خويشند مساجد را آباد کنند...آباداني مساجد منحصرا از آن کساني است که به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند.

[32] اين احتمال نيز وجود دارد که مقصود از تخريب مساجد، مساجد ملعونه باشد، اين مساجد در سفينةالبحار باب مسجد نام برده شده اند. به خصوص که در خبر عيسي بن هاشم از سالم از امام باقر عليه السلام نقل شده است که چهار تا از اين مساجد ملعونه در کوفه به شکرانه‏ي و شاد باش کشته شدن امام حسين عليه السلام تجديد بنا شده اند. ترجمه‏ي خصال صدوق، باب خصلتهاي چهارگانه - مترجم.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , روش و سیره ی امام زمان بعد از ظهور و مقایسه آن با صدر اسلام و دوره ی غیبت , روش امام زمان بعد از ظهور , دوره ی غیبت , صدر اسلام و دوره ی غیبت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 18 آبان 1394
سلاح و ادوات جنگي حضرت مهدي

سلاح و ادوات جنگي حضرت مهدي

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات

1- حارث اعور همداني مي گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «پدرم فداي پسر بهترين کنيزان باد- يعني قائم از نسل آن حضرت - ذلت را به آنها (دشمنان اهل بيت)مي چشاند و جام خفت را به آنها مي نوشاند و جز شمشير چيزي نصيبشان نمي کند.» تا اينکه فرمود: «از آنها دست بردار نيست تا اينکه خدا راضي شود.» [1] .

2- ابو بصير از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «...کار او جز با شمشير نيست، هيچکس را به توبه دعوت نمي کند و در راه خدا و دين او از سرزنش هيچکس پروايي ندارد.» [2] .

3- بشير نبال از امام صادق عليه السلام نقل مي کند: «واي بر اين مرجئه!، فردا که قائم ما قيام کند، اينها به چه کسي پناه خواهند برد؟» تا اينکه فرمود: «به خدايي که جانم در دست اوست، مثل قصابي که سر گوسفندش را مي برد، آنها را سر خواهد بريد» و به حلقش اشاره فرمود، يعني اين طور ذبحشان مي کند.» [3] .

4- امام صادق عليه السلام فرمود: «...ما بر شيوه‏ي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هستيم تا اينکه خداوند تعالي اجازه دهد که دينش بر همه غالب شود، آن گاه ما مردم را به دين فرا مي خوانيم و همان گونه که در آغاز پيامبر بر روي آنها شمشير کشيد ما هم براي بازگشت به دين، آنها را با شمشير مي کشيم.» [4] .

5- در نوشته اي به خط امام حسن عسکري عليه السلام آمده است: «... حجت خدا بر مردم، با شمشير برهنه ظهور خواهد کرد تا حق را غلبه بخشد...» [5] .

6- در نوشته ديگري به خط امام عسکري عليه السلام: «...بزودي شمشير و قلم در بين ما حاکم مي شود.» [6] .

گفتار ما

در روايت دوم از فصل ششم اين باب آمده بود که قائم به سنت محمد با شمشير خروج مي کند، و در روايت سوم ذکر شد که شباهت قائم به جدش از نظر خروج با شمشير و کشتن دشمنان خدا و رسول، و نيز ستمکاران و سرکشان و ياري شدن آن حضرت به وسيله‏ي شمشير و رعب در دل دشمن است، و در فصل نهم از قول امام صادق ذکر شد که قائم دوازده هزار زره و شمشير از دشت کوفه خارج مي نمايد و در فصل دوازدهم آمد که با قريش جز با شمشير رفتار نمي کند.

از ظاهر اين روايات بر مي آيد که خداوند اراده کرده است که همان گونه که پيامبران پيشين و پيامبر خود ما - صلي الله عليهم اجمعين - را ياري کرده، حضرت حجت را نيز به همان شيوه، ياري کند و بر دشمن پيروز نمايد، از اين روست که هر چه پيش آنها بوده است در خدمت حضرت حجت، وجود دارد و آن حضرت هم به همان نحو که پيامبران، از آن وسايل استفاده کرده اند، ازآنها بهره مي برد و بنابراين چاره‏اي نيست جز اينکه بگوييم: آلات و ابزارهاي معمول‏ و رايج در زمان ما و يا آنچه از وسايل جنگي و ارتباطي پيشرفته که انسان، در آينده، خواهد ساخت، در زمان ظهور امام عليه السلام، بدون استفاده خواهد ماند و از رونق خواهد افتاد، حال ممکن است اين مساله به خاطر علتهاي معنوي باشد يا علتهاي ظاهري و مادي که باعث خواهد شد آنها از کار بيفتند. در هر حال فقط خداوند به حقيقت اوضاع آگاه است و بس.

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 539، روايت 497.

[2] اثبات الهداة، ج 3، ص 540، روايت 502؛ و ص 543، روايت 524.

[3] اثبات الهداة، ج 3، ص 540، روايت 502؛ و ص 543، روايت 524.

[4] بحارالانوار، ج 26، ص 254، روايت 29.

[5] بحارالانوار، ج 26، ص 264، روايت 49.

[6] بحارالانوار، ج 26، ص 264، روايت 50.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , محل ظهور , سلاح و ادوات جنگی امام زمان , سلاح و ادوات امام زمان , سلاح امام زمان , سلاج و ادوات , ابزار جنگی امام زمان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 15 آبان 1394
اجر ياوران امام قائم

اجر ياوران امام قائم

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- جابر مي گويد: گروهي بوديم که بعد از انجام مناسک، بر امام باقر عليه السلام وارد شديم و با ايشان خداحافظي کرده عرض کرديم: «يا بن رسول الله! توصيه اي بفرمائيد.» پس امام عليه السلام فرمود: «امر ما و آنچه از جانب ما به شما رسيده است مراعات کنيد، اگر آن را موافق قرآن يافتيد به آن عمل کنيد و اگر آن را موافق قرآن نيافتيد رد کنيد و اگر امر بر شما مشتبه شد و نداستيد چه کنيد، تامل کنيد و آن را به‏ ما برگردانيد تا اينکه برايتان تفسير کرده مطلب را روشن نمائيم. اگر آن طور که ما توصيه کرديم عمل نموديد و از آن تخطي نکرديد، در اين صورت هر يک از شما، قبل از خروج قائم ما از دنيا برود شهيد به حساب مي آيد و اگر قائم ما را درک کند و در رکاب او کشته شود اجر دو شهيد را دارد و هر کس در کنار او، دشمني از دشمنانش را بکشد پاداش بيست شهيد دارد.» [1] .

2- عبدالحميد واسطي مي گويد: به امام باقر عرض کردم: «خداوند سالمت بدارد، ما در انتظار اين امر، بازارها و کسبمان را ترک کرديم تا جايي که نزديک است بعضي از ما، به احتياج و درخواست بيفتد.»فرمود: «اي عبدالحميد!آيا فکر مي کني کسي که خود را براي خدا در گرفتاري و مشقت افکنده است، خداوند، راه خلاصي برايش قرار نمي دهد؟ آري به خدا قسم، خدا برايش گريزگاهي از گرفتاري قرار خواهد داد، رحمت خداوند بر کسي که به خاطر ما، خود را به گرفتاري بيندازد، رحمت خداوند بر کسي که به خاطر ما، خود را به گرفتاري بيندازد، رحمت خداوند بر کسي که امر ما را زنده بدارد.» عرض کردم: «اگر قبل از اينکه قائم را درک کنم از دنيا بروم چطور؟» فرمود: «هر کس از شما که بگويد: «اگر قبل از اينکه قائم آل محمد را درک کنم او را ياري مي کنم»، او مثل کسي است که در کنار او شمشير زده است. و کسي که در کنار او شهيد شود، دو شهادت نصيبش شده است - يا ثواب دو شهادت را دارد.- [2] .

3- ابي الجارود از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «بدان که بني اميه، سلطنتي دارند که مردم نمي توانند آن را از ايشان بگيرند و اهل حق، دولت و حکومتي دارند که وقتي زمان برقراري آن برسد، خداوند هر کس از ما اهل بيت را که بخواهد، ولايت مي دهد، هر کس از شما که آن دولت و ولايت را درک کند، با ما در اوج اعلي است، و هر کس که قبل از رسيدن آن، خداوند جايش را بگيرد، خير او را اراده فرموده است.» [3] .

4- ابو حمزه از امام باقر عليه السلام نقل مي کند: «از مسائل حتمي و تغيير ناپذير در نزد خداوند، قيام قائم ماست و هر که در آنچه مي گويم، شک کند، در حال کفر خدا را ملاقات خواهد کرد.» تا اينکه فرمود: «اي ابا حمزه! هر کس او را درک کند و همان طور که تسليم و در اختيار محمد و علي بوده است، تسليم و در اختيار او باشد، بهشت بر او واجب است و هر که تسليم او نباشد از بهشت محروم است و جايگاهش جهنم است، و جايگاه ستمکاران، بد جايگاهي است.» [4] .

 

گفتار ما

اين احاديث نشانگر شرافت و عظمت جهاد در رکاب امام زمان عليه السلام است، همان طور که از روايت چهارم پيداست اين فضل و شرف از آن کسي است که همان گونه تسليم و در اختيار آن حضرت باشد که به امر پيامبر و علي تن مي داده است.

 

 پي نوشته ها :

[1] بحارالانوار، ج 52، ص 122، روايت 5.

[2] بحار الانوار، ج 52، ص 126، روايت 16.

[3] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 536، روايت 486.

[4] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 571، روايت 692.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , محل ظهور , کحل ظهور و دعوت امام زمان , دعوت امام زمان , ظهور و دعوت امام زمان , ظهور و دعوت , اجر یاران امام زمان , یاوران امام زمان , اجر یاوران , امام قائم , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 11 آبان 1394
محل ظهور و دعوت امام زمان

محل ظهور و دعوت امام زمان

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- امام باقر عليه السلام فرمود: «قائم از راه گردنه‏ي ذي طوي فرود مي آيد، سيصد و سيزده نفر - به تعداد مجاهدان بدر- همراه او هستند، تا اينکه پشتش را به حجرالاسود تکيه مي دهد و بيرق پيروزي را به اهتزاز در مي آورد.» [1] .

2- صالح بن عقبه از قول امام صادق عليه السلام در مورد آيه‏ي (امن يجيب المضطر اذا دعاه‏ و يکشف السوء و يجعلکم خلفاء الارض) [2]  نقل مي کند که فرمود: «درباره‏ي قائم آل محمد نازل شده است که در مقام ابراهيم، دو رکعت نماز مي گزارد، و خداوند را مي خواند، خدا او را پاسخ مي گويد و ناراحتي او را برطرف مي نمايد و او را خليفه و جانشين خود در روي زمين قرار مي دهد.» [3] .

3- مفضل بن عمر از امام صادق عليه السلام نقل مي کند که فرمود: «مولاي قائم ما به کعبه تکيه مي زند و مي گويد: «اي مردم! بدانيد! که هر کس مي خواهد به آدم و شيث بنگرد، همانا من، آدم و شيث هستم، هر که مي خواهد نوح و فرزندش سام را ببيند، بداند که من نوح و سام هستم، هر که مي خواهد ابراهيم و اسماعيل را نظاره کند، من ابراهيم و اسماعيل هستم، هر که ميل نگاه به چهره‏ي موسي و يوشع دارد، بداند که من موسي و يوشع هستم، هر که جمال و کمال عيسي و شمعون را طالب است، من عيسي و شمعون هستم، هر که مي خواهد به محمد و اميرالمؤمنين صلوات الله عليهما بنگرد- و معني حسن و کمال را دريابد- من محمد و اميرالمؤمنين هستم و هر که مي خواهد جلوه‏ي حسن و حسين عليهما السلام را درک کند، من حسن و حسين هستم، و هر که مي خواهد امامان سلاله‏ي حسين عليهم السلام را بنگرد، من آن امامان هستم، درخواست و دعوت مرا پاسخ مثبت گوئيد، من به شما از همان چيزي خبر مي دهم که به شما خبر داده شده است و شما به گوش نگرفته ايد. هر کس اهل خواندن کتابها و صحف آسماني و فهم آنهاست، پس به من گوش بسپارد.»

سپس شروع به خواندن صحفي که خداوند بر آدم و شيث عليهما السلام نازل کرده، مي نمايد. امت آدم صفوه الله و شيث هيبه الله مي گويند: «به خدا قسم که بي هيچ ترديدي، اين همان صحف است، به ما چيزي نماياند که از آن بيخبر بوديم و بر ما پوشيده بود، و هيچ چيز از آن کم نشده، عوض نشده و تحريف نگشته است.» سپس صحف نوح و ابراهيم و تورات و انجيل و زبور را مي خواند، آن گاه اهل انجيل و تورات و زبور مي گويند: «به خدا قسم که بي هيچ ترديدي، اين همان صحف نوح و ابراهيم عليهما السلام است و چيزي از آن کم نشده، عوض نشده و تحريف نگشته است، و به خدا قسم اين همان تورات و زبور و انجيل کامل و دست نخورده است و بيش از آن چيزي است که به دست ما رسيده بود.» سپس، آن حضرت قرآن را تلاوت مي فرمايد، آن گاه مسلمانان مي گويند: «به خدا قسم، بدون هيچ ترديدي، اين همان قرآني است که خداوند بر محمد صلي الله عليه و آله و سلم نازل کرده است و هيچ چيز از آن کاسته نشده، عوض نشده و تحريف نگشته است.» [4] .

 

 گفتار ما

شايد همان طور که از روايت پنجم فصل چهارم از همين باب بر مي آيد، علت خروج و قيام حضرت مهدي عليه السلام از کعبه، تأسي و پيروي آن حضرت از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم باشد، علاوه بر آنکه شهر مکه، در تمام ايام سال، محل تجمع مسلمين و گردهمايي آنان در طواف است و احتمال اين نيز هست که در دوره‏ي ظهور حضرت حجت به واسطه‏ي مسائل سياسي و ارتباطات بين المللي، طرفداران مذاهب مختلف، با همه‏ي اختلافي که در نظريات و عقايدشان دارند، بيش از امروز، به مکه علاقه نشان دهند و به آن، رو بياورند، [۵]  چنانکه روايت سوم نيز از اشاره به اين مطلب خالي نيست.

در فصل چهارم همين باب نيز، رواياتي درباره‏ي اين موضوع ذکر شده است.

 

پي نوشته ها :

[1] اثبات الهداه، ج 3، ص 547، روايت 541.

[2] نمل: 62- کيست که آن هنگامي که مضطر و درمانده او را مي خواند پاسخ مي گويد، و بلا و رنجوري را مي گرداند، و شما را جانشينان روي زمين مي کند؟!.

[3] اثبات الهداه، ج 3، ص 553، روايت 576.

[4] بحارالانوار، ج 53، ص 9 و 10 از روايات طولاني باب 25.

[۵] اگر چنين احتمالي واقعيت پيدا کند، شايد هم به اين علت باشد که طرفداران مذاهب مختلف، اجتماع مردم در مکه را موقعيت مناسبي براي نشر افکار و جلب هوادار براي خودشان ببينند. در اين صورت اگر صاحبان بيرقها، که سابقا از آنها ياد شد، نيز به سمت مکه روان شوند، و در آنجا حقشان به امام بپيوندد و باطلشان به دست ايشان نابود شود، بر صحيح بودن اين علت براي رو آوردن به مکه، بيشتر مي توان اعتماد کرد.مترجم.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , محل ظهور , کحل ظهور و دعوت امام زمان , دعوت امام زمان , ظهور و دعوت امام زمان , ظهور و دعوت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 8 آبان 1394
بيرقهاي باطل در هنگام ظهور و مشخصات پرچم حق حضرت مهدي

http://www.darolhekmeh.com/wp-content/uploads/2014/11/blogdoon_SlideShow19802_286861.jpg

بيرقهاي باطل در هنگام ظهور و مشخصات پرچم حق حضرت مهدي

 

» روايات‏

» گفتار ما

 

روايات‏

1- ابو بصير مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: «قائم عليه السلام از مکه خروج نخواهد کرد تا اينکه حلقه اي گرداگردش را فرا گيرد.» عرض کردم: «تعداد حلقه چند نفر است؟» فرمود: «ده هزار نفر؛ جبرئيل از سمت راست، و ميکائيل از سمت چپ، آن گاه امام عليه السلام پرچم غلبه و پيروزي را به اهتزاز در آورده آن را به حرکت در آورد، در شرق و غرب عالم کسي نمي ماند مگر اينکه آن را لعنت مي کند، در حالي که آن، همان پرچم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است که جبرئيل در روز جنگ بدر آن را فرود آورد.»سپس فرمود: «اي ابا محمد! به خدا قسم، آن پرچم از نخ، کتان، ابريشم و يا حرير نيست.» عرض کردم: «پس، از چه چيزي است؟» فرمود: «از برگهاي بهشتي است که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، در روز جنگ بدر، آن را باز کرد، سپس پيچيد و به علي عليه السلام داد، پرچم نزد علي عليه السلام بود تا اينکه در جنگ جمل، اميرالمؤمنين عليه السلام آن را باز کرد و خداوند، فتح و پيروزي نصيب او فرمود، سپس آن حضرت، بيرق را در هم پيچيد، هم اکنون آن پرچم نزد ماست و هيچکس آن را نمي گشايد تا اينکه قائم عليه السلام قيام کند، وقتي امام قائم عليه السلام قيام کرد پرچم را باز مي کند، و در شرق و غرب عالم کسي نمي ماند مگر اينکه آن را لعنت مي کند، در فاصله اي به اندازه‏ي حرکت يک ماه، از چهار طرف، ترس از آن بيرق، همه را فرا مي گيرد. [1] .

2- ابو حمزه ثمالي مي گويد:امام باقر عليه السلام به من فرمود: «اي ثابت گويا قائم اهل بيتم را مي بينم که به نجف شما مشرف شده و با دستش به طرف کوفه اشاره مي کند، وقتي به نجف وارد شود پرچم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را باز مي کند و با باز شدن آن بيرق، فرشتگاني که در جنگ بدر پيامبر را ياري کردند، فرود مي آيند.» عرض کردم: «پرچم رسول الله چيست؟» فرمود: چوب تيرک آن از عمود عرش و رحمت پروردگار است و بقيه‏ي قسمتهاي آن از نصرت و ياري الهي، بر هيچ چيزي فرود نمي آيد مگر اينکه خداوند، آن را نابود مي کند.»عرض کردم: «آيا آن پرچم نزد شما پنهان است؟ آيا آن حضرت، پرچم را مي يابد يا برايش مي آورند؟»فرمود: «برايش‏ مي آورند» عرض کردم: «چه کسي برايش مي آورد؟» فرمود: «جبرئيل عليه السلام.» [2] .

3- عمر بن شمر مي گويد: نزد امام باقر عليه السلام از مهدي عليه السلام نام برده شد، امام عليه السلام فرمود: در حالي وارد کوفه مي شود که سه بيرق، اوضاع کوفه را درهم ريخته است، آن گاه همه چيز، خالص تحت ولايت او قرار مي گيرد.» [3] .

 

گفتار ما

در بعضي از روايات مثل روايت سوم، مقصود از بيرق و رايت، همان بيرق ظاهري است اما در بعضي روايات ديگر، مثل روايت ابو بصير و ابو حمزه، مقصود پرچمهايي که معمولا براي ترساندن دشمنان به اهتزاز در مي آيد و چرخانده مي شود نيست، بلکه مقصود پرچم معنوي است که رعب و وحشت ويژه اي ايجاد مي کند به طوري که اهل باطل در شرق و غرب عالم، آن را لعنت مي کنند و اين مطلب از عبارت: «چوبش از عمود عرش و رحمت پروردگار و بقيه قسمتهاي آن از نصرت الهي است» پيداست.

 

 پي نوشته ها :

[1] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 545، روايت 533.

[2] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 545، روايت 534.

[3] اثبات‏الهداه، ج 3، ص 555، روايت 588.



:: برچسب‌ها: ظهور , مهدویت , منجی , آخرالزمان , منتظران مهدی , مهدی موعو , نور تولی , پرسش و پاسخ , رجعت , ظهور , بیرقهای باطل در هنگام ظهور , بیرق , پرچم , پرچم حق امام زمان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 3 آبان 1394

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 25 صفحه بعد